شهادت امام علی ع
شهادت امام علی ع

شهادت حضرت علی علیه السلام (۲۱ رمضان)

پدر آن حضرت ابوطالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنابراین علی علیه السلام از هر دو طرف هاشمی نسب است. امام علی(ع) در روز جمعه ۱۳ رجب سال سی ‏ام عام الفیل و در خانه ی خدا متولد شدند. هنگام شهادت سن شریف حضرت علی علیه السلام ۶۳ سال و مدت امامتش نزدیک ۳۰ سال و دوران خلافت ظاهریش نیز در حدود پنج سال بود.
علی (ع) امام معصوم و انسان کاملی است که تمام رفتار و سخنان و تأییدات او برای ما حجّت و اعتبار دارد او قرآن ناطق و امام مبینی است که هیچ کس قدرش را نداست تا زمانی که در مسجد و محراب به خون غلتید، او به هنگام خشم بر دشمنان خدا قاطع ولی در مقابل کودک یتیم آن قدر متواضع و مهربان بود که در برابر طفل یتیم روی خاک می نشست، دست مرحمت بر سر او گذاشته و آه می‏ کشید و می‏ فرمود:بر هیچ چیزی مثل کودکان یتیم آه نکشیده ام.

ابوالحسن، ابوالحسین، ابوتراب، ابو السبطین و الریحانتین از کنیه های امام علی(ع) است.
امیرالمؤمنین، سیّد الوصیین، سیّد المسلمین، سیّد الأوصیاء، سیّد العرب، خلیفة رسول الله، امام المتّقین، یعسوب المؤمنین، صهر رسول الله، حیدر، مرتضی و وصی از جمله القاب آن حضرت است.

پس از رحلت رسول اکرم (ص) به علت شرایط خاصی که بوجود آمده بود، حضرت علی (ع) از صحنه اجتماع کناره گرفت و سکوت اختیار کرد.
نه در جهادی شرکت می کرد و نه در اجتماع به طور رسمی سخن می گفت. شمشیر در نیام کرد و به وظایف فردی و سازندگی افراد می پرداخت.

فعالیت های امام در این دوران به طور خلاصه اینگونه است:
عبادت خدا آن هم در شأن حضرت علی (ع).
تفسیر قرآن و حل مسائل دینی و فتوای حکم حوادثی که در طول ۲۳ سال زندگی پیامبر (ص) مشابه نداشت.
پاسخ به پرسش های دانشمندان ملل و شهرهای دیگر.
بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت.
حل مسائل هنگامی که دستگاه خلافت در مسائل سیاسی و پاره ای از مشکلات با بن بست روبرو می شد.
تربیت و پرورش گروهی که از ضمیر پاک و روح آماده، برای سیر و سلوک برخوردار هستند.
کار و کوشش برای تامین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان تا آنجا که با دست خویش باغ احداث می کرد و قنات استخراج می نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف می کرد.

بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی، و برک بن عبدالله تمیمی و عمروبن بکر تمیمی در یکی از شب ها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونریزی ها و جنگ ها ی داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزی و برادرکشی حضرت علی (ع) و معاویه و عمروعاص است و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست. سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر گردد.
ابن ملجم متعهد قتل امام علی (ع) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند. آن شب حضرت علی (ع) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند، وقتی موضوع را با دخترش در میان نهاد، ام کلثوم گفت:فردا جعده را به مسجد بفرستید. حضرت علی (ع) فرمود:از قضای الهی نمی توان گریخت. آنگاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که این دو بیت را زمزمه می کرد عازم مسجد شد.
کمر خود را برای مرگ محکم ببند، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد و از مرگ، آنگاه که به سرای تو درآید، جزع و فریاد مکن.
ابن ملجم، در حالی که حضرت علی ( ع ) در سجده بودند، ضربتی بر فرق مبارک آن حضرت وارد ساخت. خون از سر حضرتش در محراب جاری شد و محاسن شریفش را رنگین کرد.
در این حال آن حضرت فرمود:” فزت و رب الکعبه ” به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم سپس آیه ۵۵ سوره طه را تلاوت فرمود:”شما را از خاک آفریدیم و در آن بازتان می گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم.”

حضرت علی (ع) در واپسین لحظات زندگی نیز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنین وصیت فرمود:
شما را به پرهیزکاری سفارش می کنم و به اینکه کارهای خود را منظم کنید و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید. نماز را بسیار گرامی بدارید که ستون دین شماست.
یتیمان را فراموش نکنید، حقوق همسایگان را مراعات کنید. قرآن را برنامه عملی خود قرار دهید.