عطار
عطار

بزرگداشت عطار نیشابوری

بر مقبره عطار سال تولدش ‌۵۴۰ قمری و مرگ وی ‌۶۱۸ قمری نوشته شده اما پژوهشها نشان داده است که این شاعر بزرگ در زمان حمله مغول‌ها به ایران کشته می‌شود.
عطار در ابتدا به شغل پدر طبابت می‌کرده اما از همانجا رو به عرفان و شعر می‌آورد. چنانکه خودش می‌گوید: «مصیبت‌نامه که اندوه جهان است / الهی‌نامه که اسرار جهان است»

به داروخانه کردم هر دو آغاز / چگونه زود رفتم زین و آن باز
به داروخانه پانصد شخص بودند / که در هر روز نبضم می‌نمودند

عطار هم طبیب ،‌ هم عارف و هم شاعر بود. عطار نیشابوری به سفر می‌رود و در این سفر بزرگان ادب و دین را ملاقات می کند و در همین سفر با مجدالدین بغدادی آشنا می‌شود و از او طب و عرفان می‌آموزد.
شفیعی کدکنی در پژوهشی درباره عطار نیشابوری این‌گونه می‌نویسد:« عطار و منظومه فرهنگی پیرامون او، از زندگی تاریخی تا افسانه‌ها و از آثار مسلم او تا مجموعه وسیعی از مجعولات و منحولات دوره‌های بعد، که منسوب به اوست، بی‌شباهت به یک مذهب یا یک آیین نیست. در کنار هر مذهبی مشتی افسانه و اساطیر و مجموعه متناقضی از آراء را می‌توان دید که با همه تضادی که در اصل، با مبادی مرکزی آن آیین دارند، از جهاتی سبب حفظ و حراست از آن مذهبند و در لحظه‌هایی همان حواشی و افزوده‌ها، از نابودی آن اصول و مبادی مرکزی جلوگیری می‌کنند. یا بهتر بگوییم: بقای هر مذهبی را تناقض‌های درونی آن تضمین می‌کند.

این ادیب می افزاید: ارزش این حواشی و افزوده‌ها، در بعضی از شرایط تاریخی، از آن اصول و مبادی مرکزی کم‌تر نیست. حتی در مواردی بسی مهم‌تر از اصل است. چهره قدیس‌گونه عطار، درست مانند یک مذهب، در درون همین افسانه‌ها و همین سخنان مجعول رشد کرده و بدین‌گونه که امروز می‌بینیم، درآمده است. تا وقتی کسی به این مذهب نگرویده است، بسیاری از اجزای این آیین در نظرش بی‌ارزش و حتی مضحک جلوه می‌کند؛ اما وقتی در داخل این منظومه آیینی قرار گرفت، همه آن حرف‌های ظاهرا سست و یا نامعقول، جلوه و جلای خاصی پیدا می‌کند و از هر جهت زیبا و استوار، سیطره خود را گسترش می‌دهد. درک مبانی جمال‌شناسی شعر عطار نیز چنین حالتی دارد، یعنی التذاد شعر او، برای کسی که بیرون این منظومه قرار گرفته، بسیار دشوار و تقریبا محال است.

عادل سواعدی کارشناس زبان و ادبیات فارسی ، عطار را یکی از بنیانگذاران عرفان دانسته و می‌گوید: برخی از عرفا راه رسیدن به خدا را از طریق زهد می‌جویند؛ اما زهد در آثار عطار اثر چندانی ندارد و از همان ابتدا در آثار عطار گرایش عاشقانه در او دیده می‌شود؛ چراکه عشق از درون و دل آدمی شروع می‌شود و عطار کوتاهترین راه را برای رسیدن خدا انتخاب می‌کند.

عطار در سال های عمرش می‌نویسد و می‌سراید و می‌توان سیر تکاملی درونی عطار را در آثارش مشاهده کرد.

بسیاری از محققان و استادان، منطق‌الطیر عطار را که ‌۴۶۰۰ بیت است، عمده‌ترین اثر عطار نیشابوری می‌دانند.

اکبر بهداروند شاعر و پژوهشگر؛ منطق‌الطیر عطار را اثری تمثیلی می‌داند و آن را عرفان ذات حق و اندیشه‌ شناسی الهی معرفی می‌کند: در این اثر ‌۳۰ مرغ می‌مانند که همان متصوفه و اهل سلوک هستند و به دنبال سیمرغ که همان ذات حق است، می‌گردند.
او اضافه می‌کند: مراحل سلوک طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فناست و عطار براستی یکی از فقرای بزرگ عالم عارفان بود که به مقام فنای فی‌الله رسید.
محمد جوروند شاعر خوزستانی ، عطار را اقیانوس معرفی و تصریح می‌کند: باید عارف باشی تا عرفان عطار را بشناسی. عطار سیمرغ است و ما پرندگان کوچک در سایه‌سار او نفس می‌کشیم.
بهداروند نیز در این‌باره اضافه می‌کند: عطار مجموعه جزایری است که در آن انواع و اقسام سفینه‌های معرفتی درحال تموج هستند و در عالم حیرانی بسر می‌برند.
نصرالله امامی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز نیز عطار را یکی از پیشگامان شعر و تفکر عرفانی در ادبیات فارسی معرفی و خاطرنشان می‌کند: آثار عطار بنیادی‌ترین منابع تعلیمی عرفان در شعر فارسی است. مخاطبان آثار او نیز از میان گروه‌های مختلف اجتماع هستند، شخصیت‌های داستان‌های تعلیمی او نیز به همین اندازه متنوع هستند اما عطار از نظر مقبولیت عام نسبت به حافظ، مولوی، فردوسی و سعدی در مرتبه بعدی قرار گرفته است و تصور می‌کنم به اندازه سهمش در حوزه عرفان به او توجه نشده است.
عطار را باید از نو شناخت، آثار او را که شامل «الهی‌نامه» (= خسرونامه)، «اسرارنامه»، ‌«مصیبت‌نامه»، «منطق‌الطیر» (= مقامات طیور)، «دیوان» (غزلیات و قصاید) و «مختارنامه» (مجموعه رباعیات) را باید پژوهید زیرا عطار از این شش مجموعه شعری به نام دو مثلث یاد می‌کند . او علاوه بر داشتن یک منظومه ذهنی خاص، دارای یک نظام زبانی ویژه نیز هست؛ زبانی که به لحاظ ساختار آوایی کلمات کم و بیش از زبان استاندارد شده سبک خراسانی ـ که عینا با تغییراتی اساس سبک سعدی و حافظ و دیگران را تشکیل می‌دهد ـ متمایز است.
باشد که عطار تنها به ‌۲۵ فروردین هر سال، آن هم تنها در نیشابور و چند محفل کوچک، محدود نشود.
و آخر اینکه: هفت شهر عشق را عطار گشت ، ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.