محمدعلی شاه قاجار، از همان آغاز كار، مصمم به برانداختن مشروطیت بود، اما بهانهای در دست نداشت. اما در جریان سوء قصدی كه به وی شد، بهانه لازم را به دست آورد و آن را به گردن آزادیخواهان انداخت، تا اینكه سرانجام پس از ماهها كشمكش میان مجلس و دربار و عدم دسترسی به نتیجه مطلوب، در روز سهشنبه دوم تیرماه ۱۲۸۷ شمسی برابر با ۲۳ جمادی اولِ ۱۳۲۶ قمری، هنوز آفتاب طلوع نكرده بود كه قشون محمدعلی شاه به سوی مجلس روان شدند و راههایی را كه به مجلس منتهی میشد، بستند. مجاهدان كه در میدان بهارستان بودند در سنگرهای خود به حال آمادهباش درآمدند. چون خبر به گوش حضرات آیات بهبهانی و طباطبایی، از رهبران روحانی مشروطه، رسید، با بیپروایی و دلیری از خانه بیرون آمدند و خود را به مجلس رسانیدند تا شاید از وقوع حادثه جلوگیری نمایند. ناگهان مجلس شورای ملی كه هنوز مدت زیادی از بدو تشكیل آن نمیگذشت به دستور محمد علی شاه مستبد و توسط كلنل لیاخوف، افسر روسی به توپ بسته شد.
در پی این حمله، نعش خونین آزادیخواهان، صحن بهارستان را پُر كرد و صدای ناله و فریاد از هرسو به گوش میرسید. مجاهدان نیز مردانه، تفنگ در دست گرفته و از خود و مجلس دفاع میكردند. جنگ درحدود چهار ساعت به طول انجامید و سرانجام به نفع شاه پایان یافت. در این ماجرا، محمدعلی شاه كه مورد حمایت دولت روس بود به اعدام و تبعید و زندانی كردن نمایندگان مجلس پرداخت. شاه دستور داد كه آقا سیدعبداللَّه بهبهانی را به كرمانشاه تبعید كرده، آیتاللَّه سیدمحمد طباطبایی را در شمیران خانهنشین نمایند. عدهای از آزادیخواهان را، زنجیر به گردن انداخته و كِشان كشان به باغشاه بردند. از میان این جمع، تنها ملك المتكلمین و میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل از مشروطهطلبان مشهور و مخالف استبداد قاجاری را به حضور شاه آوردند. وی پس از اینكه مدتی به آن دو دشنام داد، دستور قتل هر دوی آنها را صادر كرد. در این واقعه بیش از سیصد تن از مجاهدان، آزادیخواهان و مشروطهطلبان كشته و پانصد تن دیگر زخمی و تعداد زیادی بازداشت شدند. همچنین انجمنها تعطیل، روزنامهها توقیف و مشروطیت دو ساله ایران به پایان رسید. بدین ترتیب مجلس، منحل شد و دوره استبداد صغیر آغاز گشت.