تاسوعا حضرت ابوالفضل العباس
تاسوعا حضرت ابوالفضل العباس

تاسوعای حسینی (۹ محرم)

نام او عباس بود. شجاعت و سلحشوری را از پدرش به ارث برده بود. در کرامت و بزرگواری و عزت نفس برگزیده قبیله بنی هاشم بود. قلبش محکم و فکرش روشن و عقیده اش استوار و ایمانش ریشه دار بود. توحید و محبت خدا در عمق جانش ریشه داشت. در عبادت و خداپرستی آن چنان بود که به تعبیر شیخ صدوق: نشان سجود در پیشانی و سیمای او دیده می شد.
ایمان و بصیرت و وفای عباس آن چنان مشهور و زبانزد بود که امامان شیعه پیوسته از آن یاد می کردند. امام سجاد در یادآوری فداکاری و عظمت روحی عباس فرمود: «خداوند عمویم را رحمت کند که در راه برادرش ایثار و فداکاری کرد و از جان خود گذشت. چنان فداکاری کرد که دو دستش قطع شد. خداوند نیز به او همانند جعفر بن ابی طالب در مقابل آن دو دست قطع شده، دو بال عطا کرد که با آنها در بهشت با فرشتگان پرواز می کند. عباس نزد خدا مقام و منزلتی دارد بس بزرگ که همه شهیدان در قیامت به مقام والای او غبطه می خورند و رشک می برند»
عباس در هیچ مرحله ای از مراحل قیام خونین کربلا سخنی که حاکی از جزع و بی تابی باشد بر زبان نیاورد. مصائبی که بر او وارد می شد، همچون امواج شکننده ای بود که کوه های عظیم را متلاشی می کرد؛ اما او پایدار ماند و کانون دلش از صبر و شکیبایی موج می زد. عباس(ع) می دید که چگونه ستاره های درخشان انسانیت و اصحاب وفادار حسین در خاک و خون می غلتند و می شنید که چگونه کودکان معصوم، العطش العطش می کنند و نوحه و آه و اشک زنان داغ دار و بانوان والامقام، قلبش را می فشرد؛ اما هرگز جزع و بی تابی نکرد. او تسلیم فرمان خدا بود و در این راه، از برادر بزرگوارش امام حسین(ع) پیروی می کرد. چنین شخصیتی محال است در میدان صبر شکست بخورد.
حضرت ابوالفضل(ع) تنها به جانبازی و ایثارگری خود اکتفا نکرد؛ بلکه برادرانش را نیز به سوی سعادت جاودانه فراخواند تا اینکه فدای مکتب توحید شوند و عباس در فقدان آنها به صبر و شکیبایی بنشیند و به اجر صابران نائل آید. بدین لحاظ، قمر بنی هاشم(س)، عبدالله، جعفر و عثمان، برادران تنی خود را فراخواند و به آنان گفت: «به پیش تازید تا ببینم که برای خدا و رسولش خیرخواهی نموده اید؛ زیرا شما را فرزندانی نیست.» مقصود قمر بنی هاشم از این سخن آن بود که برادرانش را به موقعیت خطیر آشنا سازد و آنان را [آگاه کند] که تجمعشان در آنجا باید تنها برای یک هدف باشد و آن فداکاری و جانبازی در راه دین است.
هنگامی که وسایل غارت شده از شهدای کربلا را به شام نزد یزید بردند، در میان آنها پرچم بزرگی وجود داشت که همه جای آن آسیب دیده بود، جز دستگیره آن. یزید از روی حیرت و تعجب پرسید: این پرچم را چه کسی حمل می کرد؟ گفتند: عباس پسر علی(ع). یزید از روی حیرت و تجلیل، سه بار برخاست و نشست و به حاضران گفت: به این پرچم بنگرید که بر اثر صدمات و ضربه ها، هیچ جای آن، مگر دستگیره اش سالم نمانده است؛ چرا که پرچم دار، آن را با دست حمل می کرده و این نشان می دهد او تیرها و ضربه ها را که بر دستش وارد می شد تحمل کرده و پرچم را رها نساخته است. سپس ادامه داد: ای عباس! با این جوان مردی، لعن و ناسزا را از خود دور ساختی. این است معنی وفای برادر نسبت به برادرش.

عاشورا را به دهمین و دهمین روز و تاسوعا به معنای نهمین است. عاشورا از ریشة عشر به معنای ده تاسوعا هم از ریشة تسع که به معنای نه است. در عبری روز دهم اولین ماه سال تشرین عاشورا گفته می‌‌ شد که برابر است با اولین ماه سال قمری. و به همین جهت دهمین روز محرم را عاشورا گویند. اگر چه این لفظ می تواند بر نهمین و دهمین روز هر ماه اطلاق شود، اما فقط بر نهمین و دهمین روز محرم اطلاق شده است.

در تاریخ جاهلیت عاشورا از روزهای عید رسمی و ملی بوده و در آن روزگار در چنین روزی روزه می‏گرفتند، لباس فاخر می‏ پوشیدند و چراغانی و خضاب می‏کردند. در اسلام با تشریع روزه رمضان آن روزه فسخ شد.
گفته ‏اند علت نام گذاری روز دهم به عاشورا آن است که ده نفر از پیامبران با ده کرامت در این روز مورد تکریم الهی قرار گرفتند.
روز دهم محرم هم یاد آور و اقعه شهادت امام (ع) و یارانش می‏باشد. این روز از عظیم ‏ترین روزهای سوگواری به حساب می‏آید. می ‏توان گفت عاشورا همان دهم محرم است، چون پیامبران برای حادثه‏ های‏ که در این روز واقع می‏شود گریسته‏ اند، در فرهنگ دینی هم چنان باقی مانده است.
همچنانکه گفتیم پیامبر به عنوان مقدمه و طرح پیروزی، روز تاسوعا به روزه گرفتن سفارش نمود. ولی اکنون روزه گرفتن مکروه است.
در فرهنگ شیعی، روز نهم محرم روزی است که امام حسین(ع) و یارانش در محاصره نیرهای کوفه قرار گرفتند. روزی که آب را به روی اهل بیت بستند، و عصر آن روز عمر بن سعد با دستوری که از ابن زیاد دریافت کرد، آماده جنگ با حسین(ع) شد. اما به دستور امام(ع) آن شب را مهلت خواستند، تا به عبادت و راز و نیاز بپردازند.
این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبت بر خاندان پیامبر بود، تاسوعای حسینی نام گرفت. امام صادق(ع) فرمود: “تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان او را پشتیبانی نخواهند کرد”.
در روایتی می خوانیم : حضرت موسی بن عمران در مناجات خود عرضه داشت : بار خدایا! چرا امت حضرت محمّد را بر دیگر امت ها برتری دادی ؟ خطاب آمد: به خاطر ده چیز. حضرت موسی عرض کرد: آن ده چیز کدام است تا به بنی اسرائیل بگویم عمل کنند؟ فرمود: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، جمعه، جماعت، قرآن، علم و عاشورا. حضرت موسی عرض کرد: عاشورا چیست ؟ خطاب رسید: عاشورا عبارت است از گریستن یا حالت گریه به خود گرفتن و نوحه و مرثیه خواندن در عزای سبط رسول خدا
ای موسی ! هیچ بنده ای از بندگانم بر حسین و مظلومیت او گریه و ناله نمی کند مگر این که اهل بهشت خواهد بود.
ازحدیثی از حضرت رضا(ع) فهمیده می شود کار کردن تنها در روز عاشورا منع شده است , نه تاسوعا; وانگهی کار در روزعاشورا حرام نیست ; مکروه است چون خیر و برکت و یمن ندارد.
شاید علّت کراهتش این باشد که وقتی امام حسین با آن عظمتش برای حفظ اسلام و ناموس و شرف وانسانیت , جان خود و فرزندان و بستگان و در یک کلمه همه چیز را در راه خدا داده و با بدن چاک چاک و عریان روی خاک تقتیدهء کربلا افتاده است , شایسته نیست انسان در چنین روزی برای زندگی دنیوی ذخیره ای تهیه نماید,بلکه بسیار به جا است در تکایا و مساجد و مجالس عزا شرکت کرده و برای امام و خاندانش گریه نموده و حالت حزن و اندوه بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.